رسانه ها چطور جای جلاد و شهید را عوض می کنند؟
به گزارش گروه سیاسی حرف رک؛ یکی از اساسیترین مباحث در جنگ شناختی تغیر شناختها نسبت به عقاید، فرهنگها، انسانها، حوادث و اتفاقات پیرامون آن است. این تغییر شناخت بهمرور و بهصورت قطرهای شکل میگیرد و در نهایت در یک نقشه کلان باعث فروریختن یک تمدن، کشور و ملت میشود. بر همین اساس باورهای مردم باید نسبت به فرهنگی که سالها با آن همراه شدهاند باید عوض شود. اگر عوض نشد باید عاملها را طوری تغییر دهند تا جابهجایی نقشها اتفاق بیفتد. برای مردم کلمه شهید صرفاً یک کلمه نیست. بلکه یک جربان و تفکر است که بر اساس آن ایثار و فداکاری برای ملت و مردم مطرح میشود و بالاترین درجه فداکاری و انتهای قهرمانی است؛ لذا کافی است جابهجای نقشها صورت بگیرد تا نگاه مردم نسبت به قهرمان واقعی تغییر کند. بر همین اساس در جنگ رسانهای که از پایههای اساسی جنگ شناختی است سعی میشود نگاه مردم رو نسبت به شهید و جلاد تغییر دهند. همین تغییر باعث تغییر حمایت مردم از جریان انقلابی به جریان ضد دین و ضدانقلاب تبدیل میشود. شیوه نوین سربازگیری در زمین حریف علیه خود آن است.
مقایسه برخوردها با اغتشاشگران در ایران با کشورهای اروپایی و نحوه پوشش رسانهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از تفاوتهای عمده در اغتشاشات اخیر ایران نوع پرداختن به نحوه برخورد با اغتشاشگران در داخل ایران توسط پلیس و نیروهای مسلح بود. عمده توان رسانههای معاند همچون بیبیسی فارسی و اینترنشنال برای بزرگنمایی، یکطرفه قضاوتکردن و گاه روایتهای ساختگی با استفاده از تکنیکهای سینمایی بود. این نحوه پرداخت برای جایجای نقش جلاد و شهید بسیار اثرگذار است. چرا که حافظان امنیت را یک نیروی خشن که علیه ملت و مردم است نمایش داده میشود. در حالیه در همه دنیا نیروهای مسلح همچون پلیس بر اساس قانون اساسی وظیفه حفظ نظم و امنیت مردم، شهر و کشور را دارد. این برخورد اگر در کشورهای اروپایی که خود را دایه دار حقوق بشر میدانند بسیار حرفهای و اصولی و صحیح نمایش میدهند؛ اما اگر همان برخورد با اغتشاشگران یا معترضان حتی با چندین درجه کمتر اتفاق بیفتد یک حرکت خشن و نقض حقوق بشر و وحشیانه خطاب میشود. این تفاوت در ارائه روایتها دقیقاً در همان پازل تغییر جایگاه نقشها صورت میگیرد تا در نهایت مردم نسبت به پلیس و نیروهای مسلح که حافظان امنیت شهرهها و مردم هستند حس بدی خواهند داشت که چیزی جز سقوط سریع کشورها در مقابل هرگونه تهاجم نیست.
چرا رسانههایی مثل بی.بی.سی و اینترنشنال اعترافات متهمان را منتشر نمیکنند؟
در رسانههای غربی به این صورت نیست مه اعترافات متهمان پخش نشود؛ بلکه شکل و قالب آن متفاوت است. این رسانهها سخنان و چهره متهمان را در دادگاه قبل از صدور رأی به نمایش میگذارند؛ اما بهصورت هدفمند و در چهارچوب اهداف خود اما بیشتر بهجای استفاده از اعترافات متهمان سعی در پروندهسازی علیه فرد را در دستور کار قرار میدهند تا مخاطب را به سطح اقناع لازم برسانند. بهگونهای که در خیلی از مواقع اصلاً نیازی به پخش اعترافات نباشد. بهعنوانمثال دررابطهبا دادگاه حمید نوری آنقدر از کارشناس و اسناد و روایتسازیها استفاده میکنند تا مخاطب قبل از شنیدن اعترافات فرد را در ذهن خود دادگاهی نموده و حکم هم صادر کند. هرچند پخش صوت متهمان و مجرمان در قالب تماس تلفنی از زندان و یا نامه آنان هم نوعی پخش اعترافات در ساختار متفاوت است به شرطی که در چهارچوب رسانهای و اهداف از پیش تعیین شده باشد؛ لذا رسانههای مثل بیبیسی فارسی و اینترنشنال با استفاده از روایتسازی سعی در جهتدهی به واقعیتها را داشته و بیشتر به دنبال تاریخسازی هستند تا روایت حقیقت.
انتهای پیام/ حسین قدیمی