ابعاد حادثه کرمان!
مصادف با چهارمین سالروز شهادت سردار دلها، حادثه تروریستی در مسیر زائران کوی دوست، منجر به شهادت و زخمیشدن دهها نفر از مردمی شد که تنها گناهشان عشق به قاسم سلیمانی بود.
در تحلیل پدیدههای این چنینی، برای یافتن آمران و عاملان اصلی، کافیست به متنفعان و متضرران حادثه اندیشید. یعنی هزینه و فایده را برای بازیگران داخلی، منطقهای و بینالمللی بررسی و تناسب بازیگران با پدیده کشف شود.
حادثه تروریستی حمله به پاسگاه راسک، خرابکاریهای متعدد و مستمر صنعتی و زیستمحیطی، ترور سیدرضی موسوی، ترور رهبران حماس در بیروت و حادثه تروریستی کرمان در سالروز شهادت معمار جبهه مقاومت، همگی تکههای یک پازل هستند که بیارتباط اغتشاشات پارسال، انتخابات امسال و جنگ غزه نیستند.
رژیم صهیونیستی بعد از حدود سه ماه تهاجم همهجانبه و وحشیانه، به هیچ یک از اهداف تعیین شده (نابودی حماس، آزادی اسرا) نرسیده است. بدون تردید، بهواسطه عملیات الاقصی، بیسابقهترین ضربات سیاسی، امنیتی، نظامی، اجتماعی و هویتی به رژیم صهیونیستی وارد شده که قابلجبران نخواهد بود.
از سوی دیگر، هرگونه آتشبس در مقطع کنونی، به منزله شکست نتانیاهو و برکناری وی خواهد بود. همچنین، فشارهای درونی و بینالمللی گستردهای علیه نتانیاهو برای خاتمه جنگ در غزه وجود دارد.
در حال حاضر، رژیم صهیونیستی با یک سری اقدامات تروریستی و خرابکارانه در بدنه محور مقاومت بهویژه ایران، اولاً، سعی بر بحرانآفرینی و مشغول کردن ایران به محیط امنیتی خود دارد؛ ثانیاً، با این عملیاتهای تروریستی مدام و پر شدت، تلاش دارد کفه موازنه امنیتی را به سمت خود سنگینتر کند.
بی شک، پشتصحنهٔ حادثهٔ تروریستی امروز کرمان، رژیم صهیونیستی قرار دارد. امروز موجودیت رژیم نامشروع صهیونیستی به مخاطره افتاده و دست به هر اقدام جنایتکارانه و غیرعقلانی میزند.
به نظر میرسد، اگر پاسخ سریع و قاطع به این جنایات رژیم صهیونیستی داده نشود موجب گستاخی بیشازپیش و تکرار چنین حوادثی خواهیم بود. البته این واکنش باید هوشمندانه و بازدارنده باشد و نباید احساساتی و غیرمعقول در بازی طراحی شده رژیم صهیونیستی، بازی کرد!
انتهای خبر/