خانه و خانهسازی در فرهنگ اسلامی
«دین» در تعریفی ساده و آسان به مجموعهای از باورها و رفتارها گفته میشود که از سوی خداوند متعال برای سعادت بشر در زندگی دنیوی و اخروی نازل شده و توسط پیامبران به انسانها ابلاغ و اعلام شده است.
منشأ پیدایش دین حکمت خداوند متعال است، چرا که آفریدگار انسان که او را بهعنوان گوهر آفرینش معرفی کرده، شناخت دقیقی از توانمندیها و ضعفهای او دارد و برای شکوفاشدن توانمندیهای او باید برنامه جامعی را در اختیارش قرار دهد.
هرچند این برنامهها به لحاظ اولویت، در یک درجه و اعتبار نیستند و بعضی واجب و بعضی مستحب و بعضی حرام و بعضی مکروه نامیده میشوند و نام دستهای دیگر مباح است، لکن همین دستهبندی گویای نقش مهم دین در زندگی بشر است تا جایی که صاحب عروةالوثقی در مساله 29 کتاب احکام تقلید میفرماید: کما یجب التقلید فی الواجبات و المحرّمات، یجب فی المستحبّات و المکروهات و المباحات، بل یجب تعلّم حکم کلّ فعل یصدر منه؛ سواء کان من العبادات أو المعاملات أو العادیّات.
همانطور که تقلید در واجبات و محرمات واجب است، در مستحبات و مکروهات و مباحات نیز واجب است، بلکه تقلید در هرکاری که از مکلف صادر میشود واجب است چه از عبادات باشد، یا معاملات و یا امور عادی «خانهسازی» نیز بهعنوان یکی از رفتارهای انسان، مستثنی از این قاعده نیست و بر هر مسلمانی واجب است که وظیفه خود را در خانهسازی بداند.
خانه بزرگ
بزرگی خانه از نشانههای سعادتمندی، رفاه و خوشبختی فرد شمرده شده است. از امام صادق (ع) در این باره نقل شده است که فرمودند: مِنَ السَّعَادَةِ سَعَةُ الْمَنْزِلِ.
وسعت خانه، از خوشبختی است
و امام کاظم (ع)، حقیقت زندگی را در داشتن خانه بزرگ دانسته فرمودهاند: الْعَیْشُ السَّعَةُ فِی الْمَنْزِلِ زندگی، وسعت در منزل است
در ادامه این روایت آمده است: امام کاظم (ع): در یک حلقهای نشسته بودند. گفتگو در اینباره پیش آمد که خوشی دنیا در چه چیزی است؟ البته خوشیِ مشروع مراد است.
کسانی که در حلقه بحث حضور داشتند، هر یک جوابی دادند. از امام کاظم (ع) سؤال کردند که نظر شما چیست؟ خوشی در زندگی دنیا به چیست؟ حضرت فرمود: زندگی خوش دنیا این است که انسان سعه منزل و خدمتگزاران خوب داشته باشد.
در مقابل، داشتن خانه تنگ مورد نکوهش واقع شده است و امام باقر (ع) آن را موجب مشقت و سختی زندگی دانسته اند:
از سختی زندگی، تنگی منزل است.
و در روایتی از پیامبر اکرم (ص)، خانه تنگ از مصادیق نحسی و شوم بودن شمرده شده است:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الشُّؤْمُ فِی ثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ فِی الدَّابَّةِ وَ الْمَرْأَةِ وَ الدَّارِ فَأَمَّا الْمَرْأَةُ فَشُؤْمُهَا غَلَاءُ مَهْرِهَا وَ عُسْرُ ولادتها وَ أَمَّا الدَّابَّةُ فَشُؤْمُهَا کَثْرَةُ عِلَلِهَا وَ سُوءُ خلقها وَ أَمَّا الدَّارُ فَشُؤْمُهَا ضیقها وَ خُبْثُ جیرانها.
شومی در سه چیز است: مرکب و زن، و منزل که نا خجسته بودن زن در بالابودن مبلغ مهریه و وضعحمل دشوار اوست، و امّا شومی مرکب (سواری) در سرکش بودن و بیمار شدن او، و نحسی منزل، در تنگی آن و بدی همسایگانش است.
در بدی خانه تنگ مُعمّربنخلّاد چنین میگوید: امام رضا (علیهالسلام) خانهای خریدند و به یکی از غلامانشان دستور دادند به آن خانه نقلمکان کند و فرمودند: «خانهات تنگ و کوچک است.» غلام عرض کرد: این خانه را پدرم ساخته است. حضرت فرمودند: «اگر پدرت نادان بوده (که چنین خانه کوچکی ساخته است)، آیا درست است که تو هم مثل او باشی (و تا آخر عمر در آن بمانی؟!)
البته بزرگی خانه به معنای اسراف و طمع داشتن به مال دنیا نیست، بلکه اهمیت آن بهخاطر مصالحی است در خانه بزرگ وجود دارد و در روایات هم به بخشی از آن اشاره شده است، چنان که امام صادق (ع) داشتن خانه بزرگ را باعث راحتی مؤمن دانسته، در فواید آن میفرمایند:
آسایش مومن در سه چیز است خانه وسیعی که وضع خانوادگی و بدحالی او را از مردم پنهان دارد…
در این روایت حفظ حریم خصوصی، آبروداری از مومن و حفظ اسرار او از فواید خانه بزرگ دانسته شده است، در خانه بزرگ امکان صلهحرم و مهماننوازی به عنوان یکی از مستحبات دینی فراهم است درحالیکه در خانه تنگ، زندگی شخص در معرض دید دیگران است، از بوی غذا گرفته تا رفت و آمدهایی که دارد و صحبتهایی که در محیط خانه انجام میشود و سایر محدودیتهایی که برای صاحبخانه به وجود میآید.
ادامه دارد…