مبارزه تا آخرین نفس
شهید «امامعلی فاضلی» در وصیتنامه خودنوشت: هرکجا حتی در خانهام اگر کسی چشم بد به اسلام و رهبر داشته باشد تا آخریننفس با او مبارزه خواهم کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «حرفرک» جانشین گردان جندا.. ارومیه، پاسدار شهید امامعلی فاضلی به سال 1343 در روستای گورچین قلعه ارومیه متولد گردید. زندگی ساده و بی آلایشی داشت و به مادیات اهمیتی نمی داد. قبل از پیروزی انقلاب در تظاهرات و راهپیمائی ها شرکت می کرد و انزجار و تنفر خویش را از حکومت ستمشاهی اعلام می نمود. بعد از پیروزی انقلاب با علاقه ای که به امام راحل داشت، در هر فرصتی کتاب های امام را مطالعه و به تمام سخنرانی های امام گوش میداد.
از اول محرم برای سرور شهیدان عزاداری می کرد و زیارت عاشورا می خواند. همیشه در مناطق سرد کوهستانی، کردستان، در سرو و زیوه و سردشت در مناطق عملیاتی با ضد انقلاب مشغول انجام وظیفه بود. چندین بار با اصرار می خواست عازم جبهه های جنوب شود اما در سپاه مخالفت کردند و گفتند که وجود شما برا مبارزه با تهدیدها و فعالیتهای گروهکهای ضد انقلاب ضروریست. سرانجام ایشان پس از رشادتها و مبارزات بسیار در پنجم مرداد سال 72 در منطقه زیوه به دست مزدوران ضد انقلاب به شهادت رسید.
همچنين وصيتنامهاى از او بر جاى مانده كه متن كامل آن به شرح زير است:
بسم اللَّهالرحمن الرحيم
ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل اللَّه امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
استغفرواللَّه ربى و اتوب اليه الهى و ربى العفو – العفو – العفو.
ما خانواده شهدا آنقدر شهيد مىدهيم تا جمهورى اسلامى را به تمام جهان صادر نموده و اسلام را در دنيا برقرار سازيم.
با حمد و ثناى خداوند متعال و با آرزوى پيروزى رزمندگان اسلام و با درود به روح امام راحل و درود بيكران به ارواح طيبه شهدا و با آرزوى سلامتى رهبر عظيمالشأن.
خدايا چگونه وصيتنامه بنويسم در حالى كه سراپا غرق در گناهم و در كولهبارم چيزى نيست به جز گناه، اما چون بر هر فرد مسلمان واجب است كه قبل از مردن وصيت بكند اين بنده گناهكار و حقير نيز چند كلمهاى براى خانواده و دوستان و برادران عزيزم معروض مىدارم. اول اينكه از تمام كسانى كه اين نوشته را مىخوانند عاجزانه التماس دعا دارم و مىخواهم كه براى بخشش گناهانم و براى رسيدن به معبودم برايم از ته دل دعا كنند تا در جوار رحمت خداوند متعال قرار بگيرم و از خداوند مىخواهم كه مرا در جهاد اكبر (مبارزه با نفس) پيروز و موفق بگرداند و از لطف بيكران خداوند متعال سپاسگزارم كه اين بنده ناتوان را توفيق عنايت فرمود كه به عنوان يك رزمنده در دانشگاه اخلاقى و انسانى تحصيل نمايم و به آرزوى خود برسم.
من اطاعت از ولايت فقيه را بدون چون و چرا پذيرفتهام و عمل مىنمايم و در هر كجا و هر جايى حتى در خانهام اگر كسى چشم و گوش بد به اسلام و رهبر داشته باشد با او تا آخرين نفس مبارزه خواهم كرد.
«يا ايها الذين آمنوا كلوا من طيبات ما رزقناكم و اشكرواللَّه ان كنتم اياه تعبدون»
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد از آنچه پاك و حلال است بر شما ارزانى داشتهايم، بخوريد و اگر پرستنده خدا هستيد تنها شكرگزار او باشيد.» پس خداوند متعال فقط از ما مسلمانان شكرگزارى مىخواهد و ما اگر شكر اين نعمتهاى بزرگ مانند وجود مبارك رهبر را ندانيم به عذاب شديدى دچار خواهيم شد.
پس برادران عزيز و دوستان و آشنايان و امت حزباللَّه از دستورات و رهبرى ايشان سرپيچى نكنيد و هر كسى جلوتر از ايشان حركت بكند گمراه است و هر كس پشت سر ايشان حركت بكند به راه راست رفته است. و اگر كسى خيلى عقب بماند و پشت سرايشان حركت نكند گمراه خواهد شد. شما از اين افراد زياد ديدهايد من نمىخواهم نام ببرم.
به شيطنتهاى منافقان كوردل گوش ندهيد كه در جهت تضعيف انقلاب تلاش مىكنند. يك عده هستند نمى دانم ندانسته مىگويند يا خير. به هر حال مثلاً مىگويند كه چرا شهيد دادى و هميشه به جبهه رفتى. بگذار آنكه چهار پسر دارد برود ويا امثال اين مسائل، من سريعاً به اين طور افراد مىگويم مثل آنها هستيد “گمراه شدهها” و منافق هم هستيد.
جبهه دانشگاهى است كه پايهگذار آن سالار شهيدان امام حسين عليه السلام و مدرس آن امام خمينى (ره) و شاگردان آن رزمندگان جان بر كف و دروس آن اخلاق، شجاعت، شهامت و استقامت مىباشد و هر فردى كه توانايى آن را داشته باشد واجب است در اين دانشگاه تحصيل نمايد و گرنه مورد غضب خداوند قرار خواهد گرفت.
به طورى كه امام فرمودند: بسيجيان ملائكههاى روى زمين هستند. برادران واقعاً همينطور است. منافقان بايد كور شوند كربلا انشاءاللَّه به دست رزمندگان آزاد مىشود.
از برادران تقاضا دارم هر چقدر مىتوانند مجالس شهدا را پرشكوهتر و پرعظمتتر تشكيل بدهند تا منافقان كور شوند و نتوانند در جامعه اسلامى نفوذ بكنند. خدايا آرزوى من اين است كه در بستر خواب نميرم و در راه تو پاره پاره شوم. پدرم، مادرم، برادرانم، خواهرانم از شما تقاضا و خواهش مىكنم مرا ببخشيد چون من به شما زياد اذيت دادهام. به خصوص پدرم و مادرم كه نتوانستم از زحمات شما قدردانى بكنم. مقام شما در محضر خدا بزرگ است. در راه خدا صبر و استقامت بكنيد. من مىدانم مشكل است ولى دستور خداوند متعال كه تو و مرا آفريده همين است، بايد عمل شود. از شما تقاضا دارم براى من گريه نكنيد و اگر خواستيد گريهكنيد براى امام حسينعليه السلام گريهكنيد. چون كه اگر من را بكشند و در آتش بسوزانند و خاكم را به باد بدهند خانواده را كه به اسيرى نبردهاند.
پس هميشه براى امام حسين عليه السلام گريه كنيد. از تك تك خانوادهام خواهش مىكنم به دختران برادر شهيدم هر چه بيشتر محبت و مهربانى بكنند تا آنها احساس تنهايى ننمايند و از خانواده برادر شهيدم تقاضا دارم مرا ببخشند كه نتوانستم به آنها خدمت بكنم و آخر مىخواهم دخترانم چنان تربيت شوند كه ادامهدهنده راه من باشند و از خانوادهام مىخواهم كه هميشه گوش به فرمان رهبر باشند.
بار الهى، من كه لياقت دعا به درگاه تو را ندارم و لكن نااميد هم نيستم، پس خدايا ما را آن چنانمان كن كه خودت دوست دارى.
خدايا به عظمت و جلالت قسم مىدهم ما را يك چشم به هم زدن به خودمان وامگذار تا آنى از ياد تو غافل نباشيم. خدايا دشمنان اسلام و مسلمين را كور و ذليل بفرما.
قال رسول اللَّه(ص): ادعوا اللَّه وانتم مؤمنون بالاجابه.
«خدا را بخوانيد و به اجابت دعاى خويش يقين داشته باشيد.»
آخر چند كلمهاى از يادم رفته بود، لازم دانستم به روى كاغذ بياورم. خداوند اسماعيل فاضلى را رحمت كند. اسماعيل زرنگى كرد و از من سبقت گرفت به آرزويى كه داشت رسيد. اسماعيل مظلوم بود و مظلوم هم شهيد شد. من به عنوان برادر دو شهيد تعهد مىدهم تا آخرين قطره خون و آخرين نفس براى اسلام و قرآن و جمهورى اسلامى در هر زمان و در هر مكان و تحت هر شرايطى كه باشد دفاع بكنم.
برادران اين كلمه خيلى مهم است دقت كنيد آن هم اين است بعضىها خيال مىكنند با كشتن يك عده مىتوانند اسلام و جمهورى اسلامى را شكست بدهند، ولى كور خواندهاند، اگر ما را بكشند و در آتش بسوزانند خاكسترى كه از ما باقى خواهد ماند توسط باد در هوا گرديده و چشم دشمن را كور خواهند نمود. والسلام.
منبع : اسنادبنیاد شهید و امور ایثارگران استان اذربایجان غربی
انتهای خبر/