وصیت‌نامه شهید «بایرام جعفری انزاب»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی، «حرف‌رک»، «بایرام جعفری انزاب » چهارم خرداد ۱۳۳۷ در روستای چهرگان از توابع شهرستان شبستر دیده به جهان گشود پدرش محمد و مادرش زهرا نام داشت.
او تا سوم متوسطه درس خواند و به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت سرانجام در بیست و سوم آذر ۱۳۵۹ در آبادان براثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
در ادامه وصیت‌نامه شهید بزرگوار را می‌خوانید:
بسم الله‌الرحمن الرحیم
«و العصر إن الانسان لفى خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحا ت و تواصوا بالحق وتواصوا بالصبر»
بارالها ما را از توصیه کنند گان به حق و توصیه‌کنندگان به صبر قرار بده. بارالها ما را مردنى عطا کن که در آن خوارى و ذلت نباشد.
بارالها ما را زندگى على وار، مرگى على گونه و برخاستن على مانند عنایت فرما.
۲۲ بهمن پرافتخارترین روز ما، یعنى شکستن زنجیرهاى استعمار و استثمار و استبداد و قطع کردن دست ابرقدرت‌ها و ناامید ساختن سرمایه‌داران و قدرت‌طلبانى و انحصارطلبان و فرصت‌طلبان است.
(هرگز گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته شوند مردگانند بلکه آنان همواره زنده هستند و در نزد خدا روزى دار).
وظیفه ما مسلمانان مؤمن به انقلاب پاسدارى و حفاظت از انقلاب و حفاظت از خون ۷۰ هزار شهید باشیم.
راهم راه محمدى است؛ روشم روش على گونه است و اینک من پاسدار به قدر توانایى خود فریاد برمى‌زنم، مى خروشم و نوا می‌کنم و هم‌چون غرش ابرهاى سهمگین اعلام می‌دارم اى چپ و چپ‌نما و اى راست افراطى و اى فرصت‌طلب و اى انحصارطلب و ای سازشکار، اى لیبرالیسم: ملت مسلمان انقلابى ایران قیوم نمی‌خواهد.
سخنى با تو اى مادر عزیزم: از تو می‌خواهم پس از شهادت من به هیچ وجه ناراحت نباشید و حتى یک قطره اشک هم نریزید با ریختن اشکتان و یا از ناراحتى شما ضد انقلاب و دشمنان اسلام خوشحال خواهید کرد، ولى من مى‌دانم اشک نخواهید ریخت. چون روزى که مى خواستم به سپاه پاسداران و یا به مأموریت بروم گفتید برو به امید خدا، شما اى مادر با این کلمه زیبا و آن لبخند خوشحال‌کننده ورقه سرخ شهادت مرا امضا کردید و چشم دشمنان اسلام را کور و امیدشان را قطع کردید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
