وصیت‌نامه شهید «مجتبی اسكندری»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «حرف رک» «شهید مجتبی اسكندری» یکم شهریور 1346، در شهرستان خوی به دنیا آمد.
تا پایان دوره راهنمایی درس خواند.به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.
یازدهم اردیبهشت 1365، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
بسم الله‌الرحمن الرحيم
«إن‌الله اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بأن لهم الجنه يقاتلون فى سبيل ا… فيقتلون و يقتلون وعداً عليه حقا فى التوريه الانجيل و القرآن و من اوفى بعهده من ا… فاستبشروا ببيعكم الذى بايعتم به و ذالك هو الفوز العظيم.»
(سوره توبه، آيه 111)
خدايا من يک بنده گناهكار بيش نبوده‌ام و حالا آمده‌م به نداى هل من ناصر ينصرنى حسين(ع) لبيک بگويم. چون تا به حال مرده بودم و اكنون آماده جهاد و شهادت هستم و اميدوارم كه خداوند اين فيض عظيم را نصيبم گرداند. اگر چه ارزش آن را ندارم.
بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام و درود فراوان بر پيشتازان انقلاب اسلامى و در رأس آنها قائد اعظم امام خمينى پرچمدار حماسه آفرين حسينى كه برای پيشبرد هدف‌های اسلام عزيز بر طاغوت و طاغوتيان خود پيروز گشته و بعد از سلام به پدر و مادر مهربانم و تمامی اهل خانواده و سلام بر تو اس خواهرم و برادران.
اينک كه خود در ميان شما نيست و فقط نامی از من خواهد بود. انتظارم از پدر و مادرم و برادرانم اين است كه در مرگ من ماتم نگيريد.
چون توانسته‌ام راه خود را پس از 17 سال پيدا كنم كه همان راه امام حسين(ع) است و من دوست دارم حق را در اين راه ياری كنم.
ای مادر مهربانم افتخار كن كه پسرت در راه اسلام شهيد شده است. اگر خواستى برايم گريه كنى به ياد امام حسين(ع) و 72 تن از ياران با وفاى او در كربلا از جان خود گذشتند، گريه كن. اى پدر ارجمندم، مرا حلال كن و با استقامت و شجاعت از اسلام و ولايت فقيه دفاع كن.
خدايا از تو عاجزانه استدعا دارم كه مرا با شهداى كربلاى حسينى محشور بگردانى. خداوندا تو را به محمد(ص) و آلش قسم مى دهم، شهادت در راه اسلام را نصيبم كنى و مرا در صف شهدا قرار دهى.
اى برادران عزيزم، پيوسته در راه اعتلاى اسلام عزيز كوشا باشيد و تمامى فرامين امام را با جان و دل پذيرا باشيد. زمان زمان حسين(ع) است و ايام عاشورا. در نمازهايتان كوتاهی نكنيد و اما تو اى خواهر گرامى من، حجاب عفت و پاكدامنى را سرلوحه زندگى خود قرار ده و هميشه فاطمه‌وار و زينب‌گونه زندگى و مبارزه كن. ديگر از شما چيزى نمى خواهم و در آخر از پدر و مادر و برادرانم و اهل فاميل و دوستان عزيزم و آشنايان برايم حلاليت بطلبيد و طلب مغفرت نماييد.
به خصوص پدر و مادرم كه عمرى براى من زحمت كشيده‌اند و شما پدر و مادر عزيزم، اميدوارم كه مرا ببخشيد تا بلكه خداوند بزرگ نيز از گناهانی كه كرده ام بگذرد و ما را عفو نمايد و از شما خواهش مى كنم اين وصيتنامه را به تمام اهل فاميل ها بدهيد تا بخوانند چاپ و پخش كنيد.
در مجالس شهدا در روزهاى مخصوص در خانه‌مان دعاى توسل بگذاريد و مرا در صف شهداى خوى دفن كنيد. پدرم مرا حلال كن و به پسرانت نماز خواندن و از مسائل دينى ياد بده و در حجاب دختر محكم باش. خداحافظ
مجتبي اسكندری
