پایینشهریها فریاد نمیزنند / اندر حکایت یکدنیا تناقض در مدیریت شهری
به گزارش پایگاه خبری حرف رک؛ چندی پیش مخاطبان این رسانه سوژهای را با عنوان «بررسی وضعیت زندگی در مناطق کمبرخوردار» را به خبرنگار ما فرستاده و درخواست پیگیری پیرامون این موضوع را داشتند.
باوجوداینکه چندین بار مشکلات و معضلات مناطق کمبرخوردار بهویژه محله شهرک بهار، گلشن، حاجیپیرلو، حسینآباد، اسلامآباد و علیآباد و کشتارگاه در خروجی رسانهها برای حل مشکلات آنان قرار گرفته است اما گویی مسئولان در خوابند و کسی را به کسی نیست.
باتوجهبه اینکه پیگیری مطالبات مردمی بهویژه مشکلات مناطق کمبرخوردار و پایینشهر از جمله اولویتهای این رسانه است؛ بنابراین بار دیگر خبرنگار حرف رک دستبهقلم شد تا شاید بتواند دردی از درماندهای را درمان کند.
مردم شهرک بهار واکسن تحمل زدهاند
وارد شهرک بهار در محله اسلامآباد که میشوی؛ تمام منطقه به ریسههای محرومیت آذین بسته است، بیش از نیممیلیون انسان، دورتادور ارومیه را برای زندگی انتخاب کردهاند، زندگی که نه؛ انتخابی صرفاً برای زندهماندن!
بهمحض ورود به منطقه، بوی تهوعآور فاضلاب خانهبهخانه نشان راهتان میشود و تنها اگر شانس یارتان باشد و نازکنارنجی نباشید بهسلامت طی مسیر خواهید کرد.
برای دیدن فاضلاب لازم نیست دور شهرک رفت و همین که مهمانخانهها شوید کاشیهایی که از فشار فاضلاب بالازده را به انضمام رگههایی از آن در حیاط جاری است خواهید دید و مردمانی که سالها است واکسن تحمل زدهاند اما این سبک زندگی برای آنها دردآور شده است.
بالازدگی و بیرونزدگی فاضلاب و سرازیرشدن آن در کوچهها چنان صحنههای ناخوشایندی را در برابر دیدگان ساکنان آن رقم زده که حدوحساب ندارد؛ اما ساکنان آن سالهاست که از سر ناچاری به این صحنههای ناخوشایند عادت کردهاند.
جمعشدن آب فاضلاب در کوچهپسکوچههای این منطقه علاوه بر بوی نامطبوع مکانی برای آبتنی کودکان مظلوم شده است.
آبتنی کودکان در فصل گرما و حاشیه شهرها، در استخرهای درجه یک اتفاق نمیافتد. آنها در کانالهای آب که به انواع زباله و فاضلاب آلوده است، شنا میکنند و مسئولان در زمان انتخابات شوق دیدار با این کودکان را پیدا میکنند تا شاید سبد رای خود را پر کنند.
نامگذاری «آباد» بر روی نا آبادیها!
پس از شهرک بهار سری به اسلامآباد زدیم تا مشکلات و معضلات شهری آنان را بار دیگر رسانهای کنیم، راست میگویند شنیدن کی بود؛ مانند دیدن!
شنیدن نام محرومیت شاید برای بسیاری از افراد تنها در یک کلمه خلاصه شود، اما وقتی به میان مردمان محروم میروی و در یک منطقه چند هزارنفری حضور مییابی، معنای شکاف طبقاتی را درک میکنی، محرومیت برایت معنای دیگر پیدا میکند.
شکاف طبقاتی و تبعیض بین مردمان بالاشهر و پایینشهری را تنها مردمان مناطق کمبرخوردار درک میکنند که کودکانشان را به علت روباز بودن کانالها ازدستداده و عزادار شدهاند.
خودرو که به داخل محله پیچید، در کوچههای تنگ و خاکی دیگر خبری از ویلاهای طرح رومی کناردریا نبود. زاغه بود و خانههایی با بلوکهای سیمانی که نامنظم و گاه بی ملاط رویهم چیده شده بودند.
آنجا آفریقا یا افغانستان نیست
وارد منطقه اسلامآباد میشوی برخلاف نامش نا آبادی است، آنجا آفریقا یا افغانستان نیست، بلکه محلهای از محلات بهاصطلاح کلانشهر ارومیه است که از فراموششدگان جامعه بوده و هرگاه هم خبرنگاری دستبهقلم شده و انتقاد کرده است، قلمش از سوی مسئولان شکسته و راهی دادگاه مطبوعات شدهاند.
. حاشیه شهرها همواره مورد بیمهری مسئولان قرار گرفته است بهطوریکه این مناطق از داشتن حداقل امکانات آموزشی، فرهنگی و اقتصادی محروم هستند و نتیجه چنین فرایند رشد شکاف و نابرابری است.
اینجا ارومیه است و مسئولان گوش شنوایی برای شنیدن ندارند!
چیدن پازل مشکلات مناطق کمبرخوردار برای دیدهشدن حجم گسترده تبعیضها در این مناطق کافی بود اما مردم این روزها منتظرند تا ببینند حجم رفتوآمد مسئولان استانی و کشوری به پایینشهر سبب گرهگشایی از کارشان میشود یا مشکلات آینده روی مشکلات قبلی تلنبار میشود.
گزارش از نجیبه معصومی