کربلا و غزه ۲ صحنه از مظلومیت کودکان
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «حرفرک» اربعین نزدیک است و دلهای عاشق به سوی زیارت اربابمان حسین (ع) روانه میشوند. هر ساله، هزاران نفر کولهبار سفر میبندند و با شور و شوق بیپایان، مسیر عشق را طی میکنند. دلها بیقرار و چشمها به راه، اما ما هنوز هم از جاماندگان این سفر عظیم هستیم. حسرت زیارت در دلهایمان موج میزند و آرزوی دیدار حرم مطهر در قلبمان شعلهور است.
برای تهیه گزارش، به موکبهای برپا شده در مسیر ارومیه به مرز تمرچین، سر میزنم. شور و اشتیاق خادمان موکبها که با تمام وجود در حال خدمت به زائران هستند، قلبم را به وجد میآورد. از دور، پذیرایی گرم و صمیمی آنها از زائران را مینگرم و هر لحظه بیشتر حسرت میخورم؛ حسرت سفر به کربلا و همقدم شدن با کاروان عاشقان.
اما این جاماندگی، اگرچه سخت و جانکاه است، اما دلهای ما را از عشق حسین (ع) تهی نمیکند. حتی اگر جسممان در این مسیر نباشد، روحمان همراه کاروان زائران است. شاید هنوز نرسیدهایم، اما این دلهای مشتاق در هر قدم و در هر لحظه، همواره رو به سوی حرم دارند. و این امید، ما را زنده نگه میدارد تا روزی که خودمان نیز در این مسیر قدم بگذاریم و از نزدیک، با تمام وجود، عطش زیارت را سیراب کنیم.
صدای قدمهای زائران که هر لحظه به حرم نزدیکتر میشوند، در گوش دلم طنینانداز است. هر قدم، یادآور عشقی است که از قرنها پیش در دلها جاری شده و هر سال، در این مسیر به اوج میرسد. نگاهها به سمت حرم است و هر قدم که برداشته میشود، مانند لبیک گفتن به ندای حسین (ع) است. در این مسیر، نه خستگی معنا دارد و نه تشنگی؛ چرا که این راه، راهی است که به عشق و ارادت گره خورده است.
در کنار جادههای منتهی به کربلا، موکبها همچون نگینهایی درخشان بر بستر راه میدرخشند. هر موکب، مأمنی است برای زائرانی که با پای پیاده به سوی حرم حسین (ع) میروند. خادمان این موکبها، با تمام وجود و از دل و جان، در حال خدمت هستند؛ خدمت به عاشقانی که قدم در راه زیارت نهادهاند. در اینجا، همه چیز بوی عشق و اخلاص میدهد؛ از غذاهایی که با عشق آماده شده تا چایهایی که با دستهای پرمحبت تقدیم زائران میشود.
هر موکب، قصهای دارد؛ قصهی مردمی که تمام دارایی خود را وقف کردهاند تا شاید گوشهای از این سفر مقدس را همراه زائران باشند. اینجا، دیگر نژاد و ملیت معنا ندارد؛ همه یک دل و یک صدا به سوی یک هدف روانهاند؛ زیارت ارباب عشق، حسین (ع). از کوچک تا بزرگ، همه در این مسیر حضور دارند و هر کدام به نحوی سعی در کمک به زائران دارند.
در میان این شور و هیاهو، حسرت جاماندن از این سفر در دل من میجوشد. اما به خودم میگویم: شاید امسال قسمت نبود، اما این دل که همچنان به حسین (ع) پیوند خورده، روزی به مقصد خواهد رسید. ایمان دارم که این راه هرگز بسته نخواهد شد و همیشه امیدی هست برای رسیدن به کربلا، حتی اگر دیر.
راههای دسترسی به مرز تمرچین
مسیرهای اصلی منتهی به مرز تمرچین از شهرهای پیرانشهر، مهاباد، و ارومیه شروع میشوند. جاده پیرانشهر – تمرچین یکی از مهمترین مسیرهای ارتباطی به این مرز است که بهطور مداوم بهسازی و توسعه یافته است. این جاده از لحاظ جغرافیایی از مناطق کوهستانی عبور میکند، بنابراین برای افزایش ایمنی و کاهش مخاطرات، تعریض و آسفالت جاده، نصب علائم راهنمایی و رانندگی، و احداث پلها و تونلها در برخی نقاط، در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
بهمنظور رفاه حال زائران و همچنین تسهیل در تردد آنان، موکبها و مراکز خدماتی متعددی در مسیر تمرچین ایجاد شدهاند. این مراکز خدمات رفاهی از جمله استراحتگاهها، پمپ بنزینها، و رستورانها را شامل میشوند. به علاوه، در مرز تمرچین امکاناتی برای گذر آسان زائران از مرز فراهم شده است که شامل ایستگاههای پذیرش، گذرنامه و تسهیلات بهداشتی میباشد. این زیرساختها باعث شدهاند که مسیر تمرچین به یکی از گذرگاههای مناسب برای زائران تبدیل شود.
امنیت زائران در مسیرهای منتهی به مرز تمرچین از اهمیت بالایی برخوردار است. نیروهای امنیتی و انتظامی در طول مسیر مستقر شدهاند تا ترافیک را کنترل و امنیت را تأمین کنند. بهعلاوه، نیروهای امدادی نیز در نقاط مختلف این مسیر حضور دارند تا در صورت بروز هرگونه حادثه یا نیاز، به زائران کمک کنند. با توجه به کوهستانی بودن منطقه و مخاطرات جغرافیایی، مدیریت ترافیک و امدادرسانی در این مسیر بسیار حائز اهمیت است.
در سالهای اخیر، دولت و نهادهای مرتبط با همکاری بخش خصوصی اقدام به توسعه و بهبود زیرساختهای مرز تمرچین کردهاند. احداث پارکینگهای بزرگتر و مجهزتر، بهبود سیستمهای گمرکی و گذرنامهای، و همچنین تسریع در فرآیند عبور و مرور از جمله اقداماتی بوده که در این مرز انجام شده است. هدف اصلی این اقدامات، کاهش تراکم جمعیت و تسهیل عبور زائران است تا بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن از مرز عبور کنند.
موکبهای برپا شده در این منطقه با ارائه خدمات مختلفی مانند پذیرایی، استراحتگاههای موقت، خدمات درمانی و کمکهای اضطراری، نقش مهمی در تسهیل و راحتی این سفر معنوی دارند. زائران پس از عبور از مرز تمچین و ورود به خاک عراق، با بهرهمندی از این خدمات مسیر سفر خود را ادامه میدهند.
برای جویا شدن از حال و هوایی زائران به سمت موکبداران رفته و گفتگویی با زائران و موکبداران انجام میدهم.
کرامت حضرت رقیه باعث شد راهی کربلا شوم
یکی از موکبداران با اشاره به حضور پر شور زائران در موکبها اظهار کرد: حضور گسترده زائران خارجی در این موکبها نمایانگر اهمیت و عظمت جهانی مراسم اربعین است. این زائران، که از فرهنگها و زبانهای مختلف هستند، با استقبال گرم مردم محلی و موکبداران مواجه میشوند که تلاش میکنند تا تمام نیازهای آنان را در طول مسیر فراهم آورند.
وی ادامه داد: تمام خادمان موکبها با شور و اشتیاق بعه ارائه خدمات میپردازند تا از نصیب ثواب زیارت امام حسین(ع) بی نصیب نمانند.
این خادم اهل بیت با چشمانی اشکآلود از عشق خود به حضرت رقیه میگوید و با شوقی خاصی بیان کرد: به عشق حضرت رقیه آماده ارائه خدمات به زائران اربعین بود این عشق و علاقه و کرامت خانم رقیه باعث شو خیری هزینه سفر به کربلا را برایم تامین کند و برای اولین بار فردا عازم کربلا هستم.
وی گفت: این مسیر این پیادهرویی کوچک و بزرگ ندارد همه با خلوص نیت در این مسیر پا گذاشتهاند و امیدواریم که همه حاجتروا شوند عشق به حسین کوچک و بزرگ ندارد.
این خادم با چشمانی پر از اشک و بغضی که در سینه داشت به مظلومیت کودکان کربلا اشاره کرد و گفت: در حال حاضر غزه، این سرزمین کوچک و محصور، سالهاست که بهعنوان نماد مقاومت و مظلومیت شناخته میشود. در این میان، کودکان غزه مانند کوکان کربلا نمادهایی از بیگناهی هستند که همواره در سایه جنگ و خشونت زندگی میکنند.
وی یادآور شد: تعداد زیادی از این کودکان در حملات هوایی و زمینی کشته شدهاند و تعداد بیشتری با دیدن و تجربه کردن این خشونتها، زخمهای روحی و روانی عمیقی بر خود حمل میکنند.
این خادم خاطرنشان کرد: دعایمان در این مسیر ظهور امام زمان و پایان یافتن این ظلمها و خشونتهاست و دعا میکنیم که مردم مظلوم غزه و فلسطین از این جنگ نابرابر رهایی یابند.
تا امام زمان ظهور نکند معنای واقعی فلسفه اربعین را درک نخواهیم کرد
یکی بانوان که اهل آذربایجان به خبرنگار «حرفرک» اظهار کرد: ما با کاروانی با نام امام زمان (عج) راهی سفر کربلا شدیم و این سفر عشق حال و هوایی دیگر دارد.
وی ادامه داد: ما با پنج کاروان راهی این سفر معنوی شدیم و این سفر به خاطر رضایت و ظهور امام زمان (عج) است که ما خواستار ظهور صاحب الزمان هستیم.
این بانویی اهل آذربایجان گفت: تا زمانی که امام زمان ظهور نکند معنای واقعی فلسفه اربعین را درک نخواهیم کرد. ما با خانواده خود راهی این سفر معنوی شدیم تا با مکتب امام حسین آسنا شویم.
جلوهگری پرچمهای فلسطین و عراق در مسیر پیادهرویی اربعین
علی یکی دیگر از زائران کربلا که از سفر کربلا باز میگشت به خبرنگار حرفرک گفت: با یک گروه از دوستانم تصمیم گرفتیم که به پیادهروی اربعین بپیوندیم. تجربه بسیار خاصی برایم بود. از لحظهای که به سمت مرز حرکت کردیم تا زمانی که به کربلا برسیم، همه چیز پر از معنویت بود. مردمی که ما را در راه همراهی میکردند، با سخاوت و مهربانی بینظیری از ما پذیرایی میکردند.
وی ادامه داد: پیادهروی اربعین یک تجربه فوقالعاده است. احساس میکنید که به بخشی از یک اجتماع جهانی و همبستگی عظیم متصل شدهاید. در طول مسیر، با مردم از ملیتها و فرهنگهای مختلف روبهرو میشوید و همه یک هدف دارند رسیدن به حرم امام حسین (ع). چیزی که بیش از همه برای من خاص بود، دیدن عشق و علاقه مردم به اهلبیت (ع) بود. این عشق در رفتارشان، مهماننوازیشان، و حتی در نگاههایشان دیده میشد.
علی با چشمانی که اشک درون آنها حلقه زد به کودکان شهید و تکه تکه شده اشاره کرد و گفت: چیزی که در این پیادهرویی حائز اهمیت بود وجود پرچمهای فلسطین در کنار پرچم عراق بود که این پرچمها ما را به یاد مردم مظلوم فلسطین میاندازد.
وی اضافه کرد: فاجعهی کشته شدن کودکان در غزه و دیگر مناطق فلسطین، یادآور دردناکترین لحظات تاریخ بشر است؛ لحظاتی که نشان میدهد چگونه بیگناهترین و مظلومترین انسانها، قربانی جنگها و درگیریها میشوند.
علی ادامه داد: کودکان غزه، همانند کودکان بسیاری از مناطق جنگزده جهان، در حالی که باید دوران کودکی خود را با بازی و شادی سپری کنند، با جنگ، خشونت، و ویرانی مواجه میشوند. این کودکان معصوم، نه تنها حق زندگی و آموزش را از دست میدهند، بلکه در بسیاری از موارد جان خود را نیز از دست میدهند؛ آن هم بهدلیل جنایتهای غیرانسانی که هیچ توجیهی برای آنها وجود ندارد.
وی از حضور خود در کربلا به خبرنگار حرفرک گفت: وقتی به کربلا رسیدم و برای اولین بار گنبد طلایی حرم امام حسین (ع) را دیدم، احساساتی شدم. اشک در چشمانم جمع شد و احساس کردم که تمام خستگی سفر از بین رفت. حس عمیقی از آرامش و نزدیکی به خدا را در آن لحظه تجربه کردم. همه سختیهای مسیر به یکباره بیمعنی شد.
این زائر جوان کربلای معلی تصریح کرد: این سفر فقط یک سفر فیزیکی نیست، بلکه یک سفر روحی و معنوی است. مردم به این پیادهروی میآیند تا از دنیای روزمره خود فاصله بگیرند و به ارزشهای عمیقتر انسانی و دینی بیندیشند.
وی افزود: عشق به امام حسین (ع) و فلسفه قیام او برای عدالت و حقطلبی یکی از دلایل اصلی این اهمیت است. این سفر به افراد این فرصت را میدهد که خود را در معنویت غرق کنند و به بازنگری در زندگی خود بپردازند.
زائر یادآور شد: به همه توصیه میکنم که اگر شرایط و توانایی دارند، حداقل یکبار این سفر را تجربه کنند. این سفر نه تنها به تقویت ایمان فرد کمک میکند، بلکه فرصت آشنایی با افراد و فرهنگهای مختلف را نیز فراهم میآورد. این تجربه به شما کمک میکند که از زاویهای جدید به زندگی نگاه کنید و معنای عمیقتری از دین و انسانیت پیدا کنید.
گفتنی است کودکان غزه با وجود این همه رنج و دشواری، همچنان روحیه مقاومتی در خود دارند که از آموزههای فرهنگی و دینیشان برمیخیزد. این کودکان که شاهد ازدستدادن خانواده و دوستانشان هستند، بهنوعی ادامهدهندهٔ راه آنهایی میشوند که جان خود را فدای آرمانهای مقاومت کردهاند. در این سرزمین، کودکی مفهوم متفاوتی دارد؛ کودکانی که بهجای بازی با اسباببازی، با ویرانهها و آوارها سروکار دارند و بهجای شنیدن قصههای شاد، قصههای رنج و مقاومت را میشنوند.
حادثهٔ کربلا نیز یکی از بزرگترین تراژدیهای تاریخ اسلام است که در آن نهتنها بزرگسالان، بلکه کودکان بیگناه نیز قربانی ظلم و ستم شدند. یکی از برجستهترین مظاهر این مظلومیت، شهادت علیاصغر، کوچکترین سرباز کربلا، است. علیاصغر، نوزاد ۶ماهه امام حسین (ع)، نمادی از بیگناهی مطلق در برابر ستم و ظلم است. هنگامی که امام حسین (ع) برای طلب آب برای این کودک معصوم بهسوی سپاه دشمن رفت، با پاسخ تیر مواجه شد و علیاصغر در آغوش پدرش به شهادت رسید.
این حادثه، قلب هر انسان آزادهای را به درد میآورد و بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین صحنههای عاشورا در تاریخ مانده است. مظلومیت علیاصغر و دیگر کودکان کربلا، یادآور این است که در جنگها و درگیریها، حتی کودکان نیز از ستم و بیعدالتی مصون نمیمانند. آنها نیز قربانیان بیدفاعی هستند که در برابر خوی وحشیانه جنگطلبان قرار میگیرند.
مظلومیت کودکان غزه و کودکان عاشورا، اگرچه در دو دوره زمانی و جغرافیایی متفاوت رخداده، اما در جوهره خود، مشترکاتی دارند. هر دوی این وقایع، نمادی از بیعدالتی و خشونت هستند که در آنها کودکان بیگناه تنها به دلیل تعلق داشتن به یک ملت یا باور خاص، قربانی میشوند.
کربلا، درسهای بزرگی برای تمامی انسانها دارد و یادآور این است که ظلم هرگز باقی نخواهد ماند. کودکان شهید کربلا، همانند کودکان غزه، یادآور این حقیقتاند که اگرچه ممکن است در مقطعی از زمان ظلم و ستم غالب شود، اما در نهایت، عدالت پیروز خواهد شد. مظلومیت کودکان، وجدان بشریت را به چالش میکشد و همواره این سؤال را مطرح میکند که تا کی قرار است بیگناهان قربانی جنگها و ستمها شوند؟
این تراژدیها باید تلنگری به وجدان جهانی باشد تا بهجای ادامهٔ جنگ و خشونت، به دنبال راهحلهای صلحآمیز و انسانی برای بحرانهای موجود باشد؛ چرا که هر کودک که در جنگها کشته میشود، نه فقط یک زندگی، بلکه آیندهٔ یک جامعه از بین میرود.
گزارش از رقیه وکیلی
انتهای خبر/