از امام تا امام
«امام خمینی یک حقیقت همیشه زنده است»؛ این جمله طلایی همه آنچه باید درباره امام خمینی (ره) بدانیم را در خود دارد.
امام خمینی، آن پیرمرد خوشسخن مهربان، آن پیر جماران که با یک اشارتش جوانان جان به جانآفرین تقدیم کردند، هنوز هم یک حقیقت همیشه زنده در تاریخ و در اذهان عمومی است.
امام خمینی آن پیر فرزانهای بود که دهههای بعد را بهوضوح میدید، نه اینکه پیشگو باشد. جز راست بر زبانش جاری نشد، نه اینکه پیامبر و معصوم باشد و همیشه خودش را محتاج نصیحت میدانست با آنکه عظمت و بزرگی شخصیتش جهان اسلام و جهان سیاست را به خودش مشغول کرده بود.
درباره امام خمینی هیچ نوشتهای حق مطلب را ادا نخواهد کرد و هیچ سخنوری نمیتواند امام را آنطور که دیده میشد توصیف کند.
اگر دهه شصتیها خاطرات کمرنگی از امام خمینی در ذهن دارند، نسلهای بعدی جز دیدن چند فیلم و عکس و آثار مکتوب آشنایی چندانی با امام راحل ندارند.
وقتی خورشید صبح جانکاه 14 خرداد سال 68 طلوع کرد و رادیو در کمال بهت و ناباوری خبر کوچ امام را مخابره کرد، اهل معرفت را غم و اهل سیاست را ترس فراگرفت. غم ندیدن امام خمینی هنوز هم برای خیلیها سخت و عذابآور است.
بلافاصله بعد از رحلت امام خمینی نگرانیها درباره سرنوشت انقلاب اسلامی و انتخاب جانشین آن شخصیت بیبدیل معاصر، تشدید شد. با انتخاب آیتالله خامنهای در نهایت همه چیز ختم به خیر شد.
انتخاب مقام معظم رهبری بهعنوان امام دوم انقلاب اسلامی که مورد سفارش امام خمینی (ره) بود، یکی از همان آیندهنگریهای بسیار مهمی بود که درباره معمار کبیر انقلاب اسلامی صدق میکند.
امام با شناخت دقیق شخصیت والا و اخلاص بیاندازه امام خامنهای آینده انقلاب اسلامی را پرفروغ دید و با خیالی آسوده در وصیتنامهاش نوشت: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار از خدمت برادران و خواهران مرخص میشوم.»
پیر جماران میدانست کشتی انقلاب را به دست چه کشتیبانی هنرمندی میسپارد. به طور حتم امام خمینی از آیندهای که با امامت امام خامنهای در پیش بود آگاه بود که با قلبی مطمئن و روحی شاد همه ما را ترک کرد.
کارنامه امامت مقام معظم رهبری از لحظه رحلت امام خمینی تا امروز هیچ نقطه تاریک و مبهمی ندارد. دشمنان برای پیداکردن حتی یک بهانه و نقطهضعف از زندگی و ابعاد شخصیتی آیتالله خامنهای تلاش بیاندازهای کردند تا جایی که بی.بی.سی فارسی در مستند معروف «خطونشان رهبری» اقرار میکند زندگی آیتالله خامنهای حتی یک لکه خاکستری هم ندارد.
اگر چه نتوانستیم امام خمینی را درک کنیم و ابعاد شخصیتیاش را از نزدیک ببینیم؛ اما کافی است نگاهی به امام خامنهای بیندازیم؛ کسی که شبیهترین رفتار، گفتار و سیره را نسبت به امام خمینی دارد و زعامتش عین رهبری امام خمینی است.
یکی از ویژگیهای مهم رهبری امام خامنهای اعتماد واقعی او به مردم و جوانان است، این ویژگی همان ویژگی امام خمینی است که فرمود: «من با جرئت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله (ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمؤمنین (ع) هستند.»
مقام معظم رهبری شاید تنها مسئولی است که اعتمادش به مردم از جنس اعتقاد امام خمینی است و برای همین است که همیشه از حمایت خالصانه مردم و جوانان برخوردار است.
مقام معظم رهبری تنها کسی است که در عصر بمباران تبلیغاتی دشمن برای ناامید کردن مردم ایران که در عصر بشر بیسابقه است؛ آینده را روشن و ساحل پیروزی را نزدیک میبیند و اطمینان میدهد که صبح فرج نزدیک است.
گاهی به این فکر میکنم اگر زعامت انقلاب اسلامی مثلاً به دست شخصیتهای مضمحلی مثل شریعتمداری میافتاد امروز جمهوری اسلامی در کجای تاریخ ایستاده بود؟ اصلاً جمهوری اسلامی مانده بود؟ ایرانی وجود داشت؟ جواب روشنتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد.
هر چند رحلت امام خمینی بسیار جانکاه و ناباورانه بود؛ اما انتخاب امام خامنهای برای هدایت کشور به سمت ساحل نجات آنقدر حلاوت و شیرینی داشت که مردم را همچنان پای آرمانهای انقلاب نگه داشته است و با وجود وزیدن طوفانهای سهمگین سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی این کشتی همچنان در مسیر ترسیم شده توسط امام خمینی، توسط امام خامنهای هدایت میشود.
بیراه نیست اگر بگویم امام خامنهای همان حقیقت زنده امام خمینی است. از آن امام تا این امام هیچ تفاوتی نیست جز تداوم همه خوبیها.
انتهای پیام/
فرهاد روزبان