شهید چمران الگوی کاملی برای مسئولان است
به گزارش پایگاه خبری رک؛ 31 خرداد سالروز شهادت شهید دکتر مصطفی چمران است، شهیدی که سراسر زندگی وی تلاش، ایثار، عشق، فداکاری و جهاد است، شخصیتی که مناجاتهایش دلنواز، رزمهایش دیدنی و اخلاصش ستودنی است.
شهید چمران یک شخصیت علمی و انقلابی بود. برای آشنایی بیشتر با این شهید مصاحبهای با عباسیان استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی انجام دادیم که در ادامه میخوانیم:
حرف رک؛ ازآنجاییکه نام شهید چمران با مسئله لبنان و نام امام موسی صدر پیوند خورده، مصاحبه را از اینجا شروع کنیم که اساساً چه شد شهید چمران لبنان را برای شروع مبارزات خودش و بحث تشکیلات و کادرسازی شروع کرد و چطور با امام موسی صدر در لبنان به یک تفاهم و تلاقی رسیدند؟
عباسیان: شهید چمران برای شروع مبارزات به مصر و سپس به لبنان رفت در دوران حضور خود در جنوب لبنان با کمک امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، حرکت محرومین و سپس جناح نظامی آن، سازمان “امل” را بر اساس اصول و مبانی اسلامی پیریزی میکند. وی به هر طریقی که توانست فریاد مظلومیت شیعیان لبنان را سر داد و میگفت “من با ایمان به انقلاب قدم به این راه گذاشتهام و همهروزه در معرض مرگ و نیستی قرار گرفتهام ولی بر اساس ایمان به هدف و آزادی فلسطین از مرگ نهراسیدهام و همه خطرات را با آغوش باز استقبال کردهام.” امام موسی صدر که رهبران شیعه لبنان در سال ۱۳۵۰ شمسی بود، در همین سال به تهران سفر کرد و در ملاقاتش با مهدی بازرگان، در مورد مسائل سیاسی و احداث مدرسهای در شهر صور واقع در جنوب لبنان با یکدیگر صحبت کردند.
حرف رک: از وظایف مهم شهید چمران در لبنان چه بود؟
عباسیان: شهید چمران در لبنان به همراه موسی صدر، در فعالیتهای فرهنگی، نظامی و چریکی حضور مستمر داشت. یکی از وظایف مهم شهید چمران در لبنان، مدیر مدرسه صنعتی جبلعامل به مدت هشت سال بود.
حرف رک: نقش سید حسن نصرالله در کنار شهید چمران چه بود؟
عباسیان: سید حسن نصرالله در سن ۱۸ سالگی از طرف شهید چمران حکم فرماندهی استان نبطیه لبنان را دریافت کرد چمران پایگاه آموزشی چریکی مستقلی را برای ایرانیان تأسیس کرد تا در لبنان بهصورت آمادهباش قرار گیرند. چمران علاوه بر تأسیس این پایگاه، به امام موسی صدر کمک کرد جنبش امل را در لبنان راهاندازی کند تا موجب شود جنگهای داخلی لبنان سامان یابد. چمران پس از این که از آموزش نیروها اطمینان حاصل پیدا کرد، هفتهای یکمرتبه به مدرسهای که احداث کرده بود سر میزد و به کمک معلمین مسلمان، درسهای ایدئولوژیک اسلامی را به دانشآموزان آموزش میداد.
حرف رک: چگونه شهید چمران که عاطفه بسیار زیادی به فرزندان خود دارد همین عاطفه را به فرزندان یتیم لبنان و شیعیان آنجا هم داشت، چه استدلالی داشتند که نهایتاً باید خانواده را رها کنند و به لبنان بروند؟
عباسیان: شهید چمران باتوجهبه عشقی که به اسلام و امت اسلامی داشت این عشق مرز و سرزمین نمیشاخت و به عقیده ایشان خدمت به محرومین و ستمدیدگان، مبارزه با طاغوت مرزوبوم نمیشناسد بهویژه زمانی که منافع و پای اسلام و امت اسلامی در میان باشد باید از اولاد و اموال هم گذشت.
حرف رک: از خصوصیات بارز شهید چمران بفرمایید؟
عباسیان: شهید مصطفی چمران در ایمان هجرت و جهاد در راه خدا نمونه و الگو بوده است، ایشان علاوه بر اینکه یک نخبه علمی دارای مدرک دکترا و یک انسان مبارز و انقلابی بود، چند ویژگی برجسته داشت. او در زندگی خودش هجرت با بصیرت داشت اگر به آمریکا مهاجرت کرد هجرت علمی بود اگر به مصر مهاجرت کرد هجرت نظامی بهمنظور تعلیمات نظامی بود و اگر به لبنان هجرت کرد برای خودسازی و تربیت نفس در مکتب امام موسی صدر بود هر کجا هجرت کرد با آگاهی، بصیرت و هدفمند بود. شهید چمران اهل جهاد و رزم بود، اما جهاد همراه باروح عارفانه. او شخصیت عارفانهای داشت شهید چمران قبل از آنکه یک فرمانده نظامی باشد یک معلم اخلاق بود؛ او در هنگام مناجات با پروردگارش همچون عارفی زاهد ناله میکرد و در میدان نبرد با دشمن برق سلاحش چشم همه را میربایید، گویا او در مکتب امام علی علیهالسلام پرورشیافته در یتیمخانه لبنان به بچههای یتیم رسیدگی میکرد و در میدان جنگ یک چریک مبارز و انقلابی بود. شهید چمران همچنین عاشق شهادت بود؛ این مطلب را میتوان در وصیتنامه او مشاهده کرد که نوشته بود: برای مرگ آماده شدم این امر طبیعی است که مدتها با آن آشنا هستم، ولی برای اولینبار وصیت میکنم، خوشحالم در چنین راهی به شهادت میرسم، خوشحالم که از عالم بریدهام، همه چیز را ترک گفتم، علایق را زیر پا گذاشتم؛ تا آنجا که مینویسد: «با آغوش باز به استقبال شهادت میروم».
حرف رک: روابط دکتر چمران با مردم کرد چگونه بود؟
عباسیان: همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی و شکلگیری جریانات کردی ضدانقلاب که بر جداییطلبی گروههایی از مردم کردستان تأکید داشتند، شهید چمران به دستور امام خمینی (ره)، برای فرونشاندن غائله گروهکهای ضدانقلاب به کردستان آمدند. در چنین شرایطی که نیروهای ضدانقلاب و گروههای چپ، غرب کشور را مورد حمله قرار داده بودند، وارد صحنه شد و برای نخستینبار در غائله منطقه مرزی سرو لباس رزم پوشید و با کمک سایر نظامیان به پاکسازی منطقه پرداخت. او مشکلات موجود در منطقه مریوان را از طریق برگزاری جلسات متعدد با بزرگان منطقه حلوفصل کرد اما تهاجم احزاب چپ به منطقه پاوه در ۲۴ مرداد ۱۳۵۸ با شدت بیشتر و با شهادت بسیاری از اهالی منطقه و نظامیان شروع شد. در چنین شرایطی شهید چمران و شهید فلاحی با عزیمت به پاوه و همراهی با نیروهای نظامی، آنان را دلگرم به ادامه مبارزه کردند تا اینکه با صدور اعلامیه تاریخی حضرت امام (ره) مبنی بر عزیمت نیروهای ارتشی به منطقه پاوه، نیروهای ارتشی به طور رسمی وارد معرکه شدند و تمامی مناطق اشغال شده در کردستان پاکسازی شد.
حرف رک: یکی از مواردی که درباره شخصیت شهید چمران مطرح است؛ رابطه عاطفی با همسرشان است. در این باره چه نظری دارید؟
عباسیان: چمران دو بار ازدواج کرد؛ بار اول در سال ۱۳۴۰ با یک زن مسلمان آمریکائی به نام تامسن هیمنکه نام او را پروانه گذاشت و ثمره این ازدواج یک دختر به نام روشن و سه پسر به نامهای رحیم، علی و جمال بود؛ جمال در کودکی در فوت میکند سه فرزند دیگر هر کدام در شهری در کناره غربی آمریکا زندگی میکنند. همسر آمریکایی وی پس از مهاجرت به لبنان و مدتی زندگیکردن در آنجا، به دلیل شرایط سخت و محرومیت شدید، تصمیم به بازگشت به آمریکا گرفت و دکتر را تنها گذاشت و در سال ۲۰۰۹ در گذشت. در ادامه حضور مصطفی چمران در لبنان نقاشی شمع او، آغاز آشنایی او با غاده جابر شد که درنهایت به ازدواج او با همسر لبنانیاش انجامید. واسطه این آشنائی و ازدواج، شخص امام موسی صدر و یک روحانی ایرانی به نام سید غروی بود. این ازدواج اگر چه یک وصلت متعارف نبود؛ اما خدا خواست که انجام شد. غاده از دختران ثروتمند عرب بود که به لحاظ سنی هم بیست سال از دکتر چمران کوچکتر بود، اما بعد از پیشنهاد چمران غاده با همه مخالفتها از جانب خانوادهاش تصمیم به ازدواج با مردی گرفت که اگرچه زندگیشان سالها طول نکشید؛ اما برای همیشه جاودان ماند. در اینجا لازم است به گوشهای از روابط عاطفی شهید چمران را از زبان خودش بشنویم: من که به مدرسه صنعتی میرفتم، آمادگی بیشتری داشتم که با دکتر چمران همکاری داشته باشم. این چنین شد که من نیز به جمع معلمان مدرسه پیوستم. آشنایی من با دکتر چمران بیشتر میشد و هر روز همدیگر را میدیدیم. قدمبهقدم و همهجا با او و در کنارش بودم و از نزدیک به عظمت روحی و ظرافتهای رفتاریاش پی بردم. در برخوردش با بچهها میدیدم که بادقت و توجه ویژهای مراقب روحیه آنهاست و با هر کس مطابق روحیهاش صحبت میکند. یک جاذبه خدایی در دکتر چمران بود که همه را بهسوی خود جذب میکرد.
حرف رک: در خصوص اهمیت شناساندن شهید چمران به نسل جوان بفرمایید؟
عباسیان: یکی از راههای معرفی شهید چمران تولید آثار فرهنگی، هنری و ادبی که اهمیت زیادی دارد. اهمیت این است که جوانان و اصلاً بچههای این نسل که شناختی از این ایشان ندارند با او آشنا میشوند اگر قرار است کتابی درباره او نوشته شود این کتاب را میخوانند و به تاریخ مملکت خود و همچنین برجستگی اشخاص مهمی نظیر شهید چمران پی میببرند و پند میگیرند.
به نظر من شهید چمران انسان کاملی بود، شخصیت او برای خود من بسیار مهم است و او باید الگوی کامل برای مسئولان و امروز ما باشد.
او از نظر اخلاق اجتماعی در جایگاه بالایی قرار داشت و به معنای واقعی از اخلاق اسلامی واقعی برخوردار بود، نه آنچه که امروز در بطن جامعه میبینیم شهید چمران به کلام خدا اعتقاد داشت و به آنچه که رسول خدا (ص) و ائمه اعتقاد داشتند اهمیت میداد او بسیار نمونه بود و به آنچه میگفت اعتقاد داشت اینها باید برای نسل جوان و امروز روایت شود.
حرف رک: برخورد شهید مصطفی چمران با مخالفان چگونه بود؟
عباسیان: برخورد با مخالفان شهید چمران حتی جلوی مخالفانش هم بهخوبی صحبت و برخورد میکرد اجازه میداد که طرف مقابل حرفش را بزند و کاملاً محترمانه پاسخ میداد.
برای او فرقی نمیکرد که طرف مقابلش چه سطح تحصیلات و چه دین و چه مذهبی دارد، با او بههرحال خوب رفتار میکرد، ضمن اینکه ایشان با دستگاههای حکومتی استعمارگر مخالفت میکرد.
شهید چمران در انسانیت کامل بود که همواره با دیگران رفتار خوبی داشت، مثلاً دوستانش تعریف میکنند ما مسیحی در میان خود داشتیم شهید چمران با او ارتباطی صمیمانه داشت و بهراحتی با او غذا میخوردیم حتی به گروهکهای منافقین هم رحم داشت میگفت باید سعی کنیم آنها را اصلاح کنیم ایشان همواره میگفت که ما باید سعی کنیم جهانسومی نباشیم.
یکی از همرزمان شهید تعریف میکرد من یکی از کوچکترین شاگردان شهید چمران بودم و بارها رفتار انسانی ایشان را به چشم میدیدم، اکنون همه چیز برعکس شده است و رفتار مدیران با زیردستانشان بهشدت تغییر کرده است؛ شما باید سه روز در نوبت باشید تا بتوانید با یک مدیر صحبت کنید؛ اما شهید چمران اینگونه نبود.
شهید چمران در هر ساعت شبانهروز آماده پاسخگویی به مردم بود، در هر ساعت شبانهروز قصد رفتن نزد ایشان را داشتید به شما جواب میداد، اکثر شبها نزد همرزمان میماند و غذا میخورد بهدرستی با دیگران برخورد میکرد.
حرف رک: چطور شهید چمران از یک چهره علمی به یک چهره جهادی و جنگاور تبدیل شد؟
عباسیان: در بخشی از خاطرات چمران درباره سفر به لبنان آمده است: من در آمریکا زندگی خوشی داشتم، از همه نوع امکانات برخوردار بودم، ولی همه لذات را سهطلاقه کردم و به جنوب لبنان رفتم، تا در میان محرومان و مستضعفان زندگی کنم، با فقر و محرومیت آنها آغشته شوم و قلب خود را برای دردها و غمهای این دلشکستگان باز کنم از طرفی ما احتیاج به یک پایگاه در منطقه داشتیم که از آن جا بتوانیم فعالیتهای خودمان را بر علیه رژیم ایران سازمان بدهیم.
در واقع از این بیانات و جملات میتوان فهمید که احساس مسئولیت ایشان در قبال جو خفگان دروان ستمشاهی و آشنایی با مرجعیت و بهویژه حضرت امام خمینی (ره) احساس همدردی با مردم محروم و ستمدیده و ستمکشیده باعث شد تا شهید چمران به جذب، آموزش و سازماندهی نیروهای انقلابی درایران و لبنان بپردازد و دانشگاه رزمی و جهادی را بر دانشگاه علمی، تحقیقی و پژوهشی ترجیح دهد.
شهید چمران باوجوداینکه در حوزه مدیریت معاون نخستوزیر بود، اما مانند یک رزمنده ساده در میدان جنگ ظاهر میشد و در تمام عرصههای علمی، پژوهشی، نظامی و مدیریتی نماد یک مدیر جهادی بود، مدیری که امروز کشور برای رسیدن به توسعه به چنین مدیرانی نیاز دارد.
شخصیتی که از لحاظ علمی و تحصیلی سرآمد بود و دکترای خود را رشته الکترونیک در مراکز روز علمی دنیا با شایستگی اخذ کرده و حق کرسی استادی را از معتبرترین دانشگاهها کسب کرده بود برای کوتاهکردن دست دشمنان نظام اسلامی وارد میدان شد و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نشد.
حرف رک: به نظر شما چرا شهید چمران این قدر مظلوم و غریب و مورد هجمه بود؟
عباسیان: مظلومیت شهید چمران از زمان حضورش در لبنان شروع شد بعد از اینکه ایشان در لبنان به یکی از چهرههای برجسته سیاسی تبدیل شد بهگونهای که حزبهای مختلف تهمتهای زیادی را به او میزدند مبنی بر این که نماینده ایران در لبنان است و قصد حکمرانی در لبنان را دارد.
شهید چمران در مبارزات خود در لبنان چندین مرتبه با رهبران فلسطینی چون یاسر عرفات و ابوجهاد تماسهایی داشته است که این تماسها با موضوع مشورتهای جنگی و سیاسی و کمک به این جنبش انجام میشد.
شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران با دنیایی عشق و اعتقاد، یک زمینه عرفانی و یک بیان نافذ، از همان روزهای اول پیروزی انقلاب از ارتش بهعنوان یک ضرورت برای حفظ دستاوردهای نهضت حمایت میکرد در تشکلی به نام” انجمن اسلامی نظامیان” نخبگان جوان ارتش را جمع کرده بود و آنان را برای پذیرش مسئولیتهای سخت آینده آماده میکرد.
در برابر تهدیدات مرزی استانهای شمالی و جنوبی و شرقی و غربی آرام نمینشست و با گروهی از نیروهای زبده نظامی برای درهم شکستن نغمههای شوم خودمختاری پیشگام شده بود ضمن اینکه در عرصه مختلف هم پیشگام و پیشتاز بود و لذا نمیتوان همانند سایر بزرگان این شهید بزرگوار را از مظلومیت و هجمه مستثنی کرد.
تنظیم و گفتوگو نجیبه معصومی