» فرهنگی » وصیت‌نامه شهید «حمید باکری»
شهید حمید
فرهنگی

وصیت‌نامه شهید «حمید باکری»

دی ۱, ۱۴۰۳۰:۱۰ ق٫ظ 10

شهید «حمید باکری» در وصیت‌نامه خود نوشت: در این لحظات آخر عمر سر تا پا گناه و پشیمانی وصیت خود را می نویسم و علم کامل دارم که در این مأموریت شهادت، جان به پروردگار بزرگ تسلیم نمایم.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «حرف رک»، در وصیت‌نامه شهید «حمید باکری» آمده است:

بِسمِ رَبِّ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّیقِینَ

در این لحظات آخر عمر سرتاپا گناه و پشیمانی وصیت خود را می‌نویسم و علم کامل دارم که در این مأموریت شهادت، جان به پروردگار بزرگ تسلیم نمایم. ان‌شاءالله که خداوند متعال با رحمت و بزرگواری خود، گناهان بی‌شمار این بنده خطاکار را ببخشد.

وصیت به احسان و آسیه عزیز:

ان‌شاءالله وقتی به سنی رسیدید که توانستید این وصایا را درک نمایید، هر چند روز یک‌بار این وصیت‌نامه را بخوانید. شناخت کامل در حد استطاعت خود از خداوند متعال پیدا نمایید. در پی اصول اعتقادی، تحقیق و مطالعه نمایید و تفکر زیاد نمایید تا به اصول اعتقادی یقین کامل داشته باشید. احکام اسلامی را (فروع دین) با تعبد کامل و به طور دقیق و با معنی به جا آورید.

آشنایی کامل با قرآن کریم که عزت بخش شما در این دنیای سر تا پا گناه خواهد بود، داشته و در آیات آن تفکر زیاد بنمایید و با صوت خواندن قرآن را فراگیرید. از راحت‌طلبی و به‌دست‌آوردن روزی به طور ساده دوری نمایید. دائم باید فردی پرتلاش و خستگی‌ناپذیر باشید. یقین بدانید تنها اعمال شما که مورد رضایت خداوند متعال قرار خواهد گرفت، اعمالی است که تحت ولایت الهی و رسولش و امامش باشد؛ بنابراین در هر زمان و هر موقعیت، همت به اعمالی بگمارید که مورد تأیید رهبری و امامت باشد. به کسب علم و آگاهی و شناخت در تاریخ اسلام و تاریخ انقلابات اسلامی اهمیت زیاد قائل شوید. قدر این انقلاب اسلامی را بدانید و مدام در جهت تحکیم مبانی جمهوری اسلامی کوشا باشید و زندگی خود را صرف تحکیم پایه‌های این جمهوری قرار دهید. به اخلاقیات اسلام اهمیت زیاد قائل شده و آن را کسب و عمل نمایید. در جماعات و مراسم به‌خصوص نمازجمعه، دعای کمیل و توسل و مجالس بزرگداشت شهدای مرتب شرکت نمایید. رساله امام را دقیق خوانده و موبه‌مو عمل نمایید. حق مادرتان را نگهدارید و قدرش را بدانید و احترام و احسان به مادرتان را به‌عنوان تکلیف دانسته و خود را عصای دست ایشان نمایید. در زندگی‌تان همواره آزاده باشید و هیچ‌چیز غیر از خدا و آنچه خدائی است، دل نبندید و بدانید که دنیا زودگذر و فانی است، فریب زرق‌وبرق دنیا را نخورید. برحذر باشید از وسوسه‌های نفس و مدام به یاد خدا باشید تا از شر نفس و شیطان در امان باشید.

وصیت به فاطمه:

می‌دانم در حق شما مدام ظلم کرده‌ام و وظیفه‌ام را به جا نیاورده‌ام؛ ولی یقین بدان که خود را بنده‌ای قاصر و کم‌کاری می‌دانم و امید دارم که حلالم نمایید. احسان و آسیه امانت‌هایی هستند در دست تو و مدام در تربیت اسلامی آن‌ها باید همت گمارید و توجیه و کنترل مواردی که به آن‌ها وصیت نموده‌ام به عهده شماست. از کوچکی آن‌ها را با قرآن آشنا کرده و به کلاس قرائت قرآن بروید. از کوچکی آن‌ها را در مجالس و مجامع خصوصاً نمازجمعه، دعای کمیل و یادبود شهدا شرکت بدهید. درآمد یا پولی نداشته و ندارم که مهریه‌تان را بدهم ان‌شاءالله که حلال خواهید کرد. مقداری به مهدی مقروضم به شکلی که برایتان مقدور باشد، پرداخت نمایید. منتهی فشار مادی بیش از حد به خودتان در این مورد وارد نکنید. ان‌شاءالله که شما و عموم فامیل در یادبود من به یاد شهدای کربلا و امام حسین گریه و عزاداری نمایید و مرتب به یاد بیاورید که هستی دهنده اوست و باید شکر به مصلحت الهی گفت. متأسفانه به علت نبودن وقت نتوانستم وصیتم را تمام نمایم از عموم آشنایان و فامیل حلالیت می‌خواهم ان‌شاءالله همه خدمتگزار اسلام خواهند بود.

حمید باکری
۱۳۶۲/۱۱/۳۰

زندگی‌نامه شهید «حمید باکری»

شهید حمید باکری در آذر سال ۱۳۳۴ در میاندوآب چشم به جهان گشود. در سنین کودکی مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سیکل و اول دبیرستان را در کارخانه قند ارومیه و بقیه تحصیلاتش را در دبیرستان فردوسی ارومیه به پایان رساند.

 در والفجر یک از ناحیه پا و پشت زخمی و بستری گشت که پایش را از ناحیه زانو عمل جراحی کردند. اطرافیانش متوجه بودند که از درد پا در رنج است؛ ولی هیچ‌وقت این را به زبان نیاورد و بالاخره در عملیات فاتحانه خیبر با اولین گروه پیشتاز که قبل از شروع عملیات بایستی مخفیانه در عمق دشمن پیاده می‌شدند و مراکز حساس نظامی را به تصرف درمی‌آوردند و کنترل منطقه را در دست می‌داشتند عازم گردید و در ساعت ۱۱ شب چهارشنبه ۳ اسفند ۶۲ شروع عملیات خیبر بود که با بی‌سیم خبر تصرف پل مجنون (که به افتخارش پل حمید نامیده شد) در عمق ۶۰ کیلومتری عراق را اطلاع داد. پلی که با تصرف‌کردن آن دشمن متجاوز قادر نشد نیروهای موجود در جزایر را فراری دهد و یا نیروی کمکی برای بفرستد درنتیجه تمام نیروهایش در جزایر کشته یا اسیر شدند و این عمل قهرمانانه فرمانده و بسیجی‌های شجاعش ضمانتی در موفقیت این قسمت از عملیات بود و عاقبت با دو روز جنگ شجاعانه در مقابل انبوه نیروهای زرهی دشمن فقط با نارنجک و آرپی‌جی و کلاش ولی با قلبی پر از ایمان و عشق به شهادت خودش و یارانش در حفظ آن پل مهم جنگیدند و در هم آنجا به لقاءالله پیوسته و به آرزوی دیرینه‌اش دیدار سرور شهیدان امام حسین (ع) نائل آمد.

انتهای خبر/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×