وصیتنامه «شهید سلمان اسماعیلی»
«شهید سلمان اسماعیلی» دوازدهم شهریور ۱۳۳۷، در روستای دهگرجی تابعه شهرستان اشنویه چشم به جهان گشود. تا دوم ابتدایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. ازدواج کرد و صاحب سه پسر و یک دختر شد. بهعنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. دوازدهم اردیبهشت ۱۳۶۱، با سمت آرپیجیزن در بستان بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
بِسْمِ ا… الَّرَحْمنِ الرَّحیم
“وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لککنَّ ا… رَمی”
“هنگام شلیک تیرها تو شلیک نمیکردی، بلکه خدا شلیک میکرد .”
با سلام و با درود به رهبر کبیر انقلاب و شهدای گلگونکفن و ملّت مبارز ایران.
وظیفه هر فرد مسلمان ایجاب میکند که در مقابل ظلم و زورگوییهای ابرقدرتها هر چه در توان دارید به کار گیرید و از حقوق حقه مستضعفان دفاع بکند و در این جهادی که انجام میدهد خانواده و مادیّات این دنیا معنی ندارد، زیرا که شرف و حیثیت و مکتب بیش از اینها ارزش دارد. میخواهم به امت شهیدپرور و خانواده خویش اظهار نمایم که من خالصانه و با آگاهی در این راه که راه انبیا و ائمه اطهار است گام نهادهام و اگر لیاقت داشته باشم با همان خلوص و سادگی به لقاءا. خواهم پیوست.
ای امت مبارز، ما نسبت به هم وظایفی متقابل داریم. یعنی وظیفه من و همسنگرانم مبارزه مستقیم و مسلّحانه هست و وظیفه شما هم این است که در پشتجبهه با اتحاد خویش به جهانیان ثابت بکنید که ادامهدهندگان راه شهدا خواهید بود. میخواهم که فرزندان و نسل آینده را از کودکی نسبت به قرآن و فرامین خداوند متعال آشنا سازید تا آیندگان ما مدافع حقوق محرومان باشند و ریشه ظلم و ستم را از جا بکنند .
چندکلمهای با خانوادهام دارم و آن این است که من این لباس مقدس را پوشیدهام که مدافع اسلام و قرآن باشم و هر آن امکان شهادت من هست. اگر در این راه شهادت نصیبم شد و به عهدی که باخدا بسته بودم وفا کردم و به لقاءا… پیوستم.
دیگر عرضی ندارم. همه شما را به خداوند متعال میسپارم.
61/1/27