وصیتنامه «شهید مفقودالاثر میرصادق موسوی»
به گزارش پایگاه خبر تحلیلی «حرفرک» «شهید مفقودالاثر میرصادق موسوی» دوم مهر ۱۳۵۰ در روستای باروق از توابع شهرستان میاندوآب در خانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود.
وی دانشآموز اول متوسطه رشته اقتصاد بود و ازآنجائیکه پدرش بهعنوان یک بسیجی رزمنده در جبهههای حق علیه باطل شرکت داشت، میر صادق نیز بهپاس از پدر خود در پشتجبهه در مراسم مذهبی شرکت میکرد و روزهای پنجشنبه در دعای کمیل با علاقه خاصی حاضر میشد.
علاقه او به انقلاب اسلامی و رهبری، وی را راهی جبهههای حق علیه باطل کرد و در سال ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه مجروح شد و در بیمارستان اراک بستری شد و بهمحض اینکه بهبودی نسبی حاصل شد، مجدداً عازم جبهه شد و در عملیات بیتالمقدس ۲ در منطقه ماووت به هنگام تک دشمن در سوم اسفند ۱۳۶۶ مفقودالاثر شد.
شهادت و نیل به لقاء پروردگار، همچون آفتابی درخشان در پیشانیاش هویدا بود. پیکر پاکش در سوم مرداد ۱۳۷۴، در عملیات تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد .
روحش شاد و یادش گرامی باد.
قسمتی از وصیتنامه «شهید میرصادق موسوی» را با هم میخوانیم:
بسم رب الشهدا و الصدیقین
بار خدایا، خجل زده و شرمگینم از اینکه با کوله باری از گناه و معصیت بهپیش تو میآیم. در این لحظات آخر عمر سرتاپا گناه و پشیمانی وصیت خود را مینویسم و علم کامل دارم که در این مأموریت شهادت جان به پروردگار بزرگ باید تسلیم نمایم. انشاءا… که خداوند متعال با رحمت و بزرگواری خود گناهان بیشمار این بنده خطاکار را ببخشد.
انشاءا… وقتی که ای دوستان و آشنایان به سنی رسیدید که توانستید این وصایا را درک نمایید یکبار این وصیتنامه را بخوانید. شاید بیش از دو سال است آمادگی شهادت را به نظر خودم دارا هستم؛ ولی نظر خودم اصلاً شرط نیست نظر خداوند شرط است. وصایایم را به ترتیب ذیل ذکر میکنم. امید است که شما مرد مؤمن و معتقد در آخرت شفاعت ما را بنمائید. آرزو دارم و عزم بر اینکه نمیرم تا هنگامی که دشمن را به لرزه بیندازم تا بفهمند اسلام و آن هم اسلام راستین فقط پیروی از خط امام خمینی است و بس. هنگامی که ثابت کردیم ما پیروان خمینی فقط بندگان خداوندیم و پس دیگر هیچ در برابر هیچ. نمیخواهم بهسادگی کشته شوم یا اسیر گردم. باید دگرگون کنم. با عصیانکنندههای در برابر حق را سر جای خودشان بنشانم. به قول امام اگر پیروز شدیم اسلام پیروز است و اگر شهید شدیم چهبهتر باز هم پیروزیم.
من آرزو دارم هنگامی که شهید میشوم ضربهای به دشمن زده باشم. محکم و فراموش ناشدنی. دشمن بداند که ما عاشقان شهادت تا از روزگار مزدوران آمریکائی و از اطرافیان [آنها دمار] درنیاوریم ساکت نخواهیم نشست و تو ای امام از ما راضی و خشنود باش که برای احیاء دین و دفاع از دین، زبان تمامی اعضاء بدن جانمان را هدیه میدهم تا اسلام و قوانین حیاتبخش در سراسر جهانگسترش یابد. ولی اما ای مردم همیشه در صحنه امام امت پیر جماران را دعا کنید. به پشتیبان جمهوری اسلامی و ولایتفقیه باشید. همیشه در صحنه باشید و از نفوذ گروهکها در نهادها خودداری کنید. به فرموده امام جبههها را گرم نگه دارید و تا زنده هستید از اسلام و قرآن دفاع کنید.
انتهای خبر/