مشکلات تمامنشدنی قالیبافان
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «حرف رک»، تق تق تق… این صدای شانه قالیبافانی است که روز و شب در تلاشاند تا با کسب حلال چرخ زندگی خود و خانوادهشان را بچرخانند. قالیبافانی که ثمره چندین ماهشان با دلالبازیهای موجود در سیستم تجارت فرش به یغما رفته و یا قالیهایشان در کنج خانهها خاک میخورد و صدایشان همانند خود که در محلات حاشیهای شهر ارومیه به فعالیت میپردازند، در حاشیه جریان خبری و اطلاعرسانی و کاغذبازیهای اداری گم میشود.
قالی به عنوان یکی از مهمترین محصولاتی است که میتواند در صادرات استان در نظر گرفته شود. صادراتی که از سالیان دور به عنوان سمبل هنر کشور در اروپا، آمریکا و شرق آسیا شناخته میشود و به عنوان گوشهای از شاخصههای فرهنگ ایرانیان است.
قالیبافی یکی از صنایع پرسود برای استان است
با توسعه صنعت قالیبافی میتوان بخش غیرنفتی اقتصاد را نیز متحول و بهسوی اقتصادی پویا سوق داد.
قالیبافی یکی از صنایع پرسود برای استان است؛ اما نه برای بافندگان آن. سالها است چرخه این صنعت و هنر با میل و رغبت دلالان اداره میشود. تاجرانی که فرشهای دستبافت را با نصف و حتی یکسوم قیمت خریده و با قیمتهای کلانی در بازارهای داخلی و خارجی به فروش میرسانند.
وقتی پای صحبت قالیبافان مینشینیم، آنها مشکلات مربوط به بیمه، فروش و عدم اختصاص تسهیلات بانکی را مهمترین موارد موجود در این بخش اعلام میکنند. مشکلاتی که کمری فولادین برای خمنشدن در برابر آنها طلبیده و جای بسی تأسف برای مسئولان مربوطه دارد.
قالیبافی یکی از هنرهای بومی آذربایجان غربی است. هنری که از شمال تا جنوب استان هزاران نفر با آن امرارمعاش میکنند. هنرمندانی که نور چشمان خود را در پای دار قالی ازدستداده و آسم، رماتیسم و دیسک کمر به یکی از مشکلات جسمی سالهای بعدی آنها تبدیل میشود.
مشکلات تمامنشدنی قالیبافان
نخرید بهموقع فرشهای بافته شده و قیمتگذاری پایین یکی از معضلات قالیبافان است.
قالیبافی که با هزار امید دار قالی برقرار میکند و ماهها و حتی سالها در پای آن نشسته و میلیونها گره پیدرپی هم میزند؛ اما هنگام فروش با مشکلات جدی مواجه میشود. عدم وجود نهاد و یا اتحادیهای مسئول که در این امر یاریرسان قالیبافان باشد از جمله معضلات است.
قالیبافان عدم قیمتگذاری مناسب از طرف دلالان و یا تاجران فرش و ایرادگیریهای بیمورد و عدم وجود استاندارد یکسان در خرید این آثار هنری را از مهمترین مشکلات خود معرفی میکنند. فرشهایی که با نصف و حتی یکسوم قیمت از قالیبافان خریداری و سود سرشار آن به جیب دلالان میرود.
دلالانی که فرشهای خریداری شده را به طور قاچاق به ترکیه فرستاده و سود چندین برابری حاصلشان میشود.
همچنین تعدادی از قالیبافان که میخواهند آنها را به فروش برسانند میگویند که امکان دریافت پول بسیار سخت و پروسهای طولانی است و گاهی تا ۶-۷ ماه طول میکشد.
یکی دیگر از معضلات این صنعت پوشش بیمهای است که برای افراد کوشا در این صنعت. بسیاری از قالیبافان با بیان اینکه اتحادیه قالیبافان با دریافت پول اقدام به صدور کارت فرشبافی و بیمه کسانی نموده است که هیچ ارتباطی با این صنعت ندارند و در بازار مشغول کارهای دیگر هستند و این در حالی است که بازرسان بیمه هرازگاهی به خانههای آنها سرزده و در صورت نبودن اتفاقی بیمه شده که میتواند برای کاری ضروری بیرون از خانه باشد، دستور قطع بیمه را صادر میکنند.
همچنین ممکن است بعد از اتمام یک دار قالی تا شروع و نصب داری دیگر یک هفته و یا ۱۰ روز فاصله بیفتد و در این بین بازرسان گزارش خود را رد کنند.
هم اکنون افراد زیادی با استفاده از پول و یا داشتن آشنایی در اتحادیه قالیبافان اقدام به سوءاستفاده از بیمه این قشر زحمتکش میکنند.
اختصاصندادن تسهیلات برای این بخش
متأسفانه برخی از فعالان این صنعت عنوان میکنند که تسهیلاتی برای قالیبافان در نظر گرفته نمیشود و وامهایی که بهندرت به آنها تعلق میگیرد با داشتن شرایطی فوقالعاده پیچیده و سخت هر گیرندهای را منصرف و از پیگیری آن پشیمان میکند. وامهایی که با سود کمتر میتوانست به آنها تعلق گیرد و بازدهی سودآور برای استان و کشور داشته باشد.
درآمد پایین کارگران قالیباف
کارگران قالیباف بسته به سرعت کار و تخصصشان میتوانند در بازار قالیبافی جذب شوند. زحمت کشانی که در برخی جاها هیچ پوشش بیمهای برای آنها وجود نداشته و فقط روزگار خویش را میگذرانند و هنگامی که بازرس بیمه برای سرکشی از خانههای بیمهشدگان میآیند در پس توی اتاقها مخفی نگه داشته میشوند.
وقتی از قالیبافان در خصوص چرایی این کار میپرسیم آنها عنوان میکنند که خودشان کارگر هستند و قالی میبافند پس چطور میتوانند برای یک نفر دیگر حکم کارفرما داشته و اقدام به پرداخت بیمه آنها کنند، درحالیکه درآمد آنچنانی ندارند. آنها ایجاد شرایط لازم برای بیمه کارگران قالیباف را از مهمترین خواستههای خود مطرح مینمایند و اعتقاد دارند باید کار این قشر در مشاغل سخت جایداده شود.
مواد اولیه گرانتر از قالیها
در سلسله مباحث گزارشمان سری به ریسمان فروشیهای ارومیه میزنیم. ریسمان فروشی که چندین سال است با این شغل امرارمعاش میکند، گرانی ریسمان را عاملی مهم در رکود این صنعت معرفی مینماید.
صحبت از گرانی مواد اولیه شد، قالیبافان گرانی نقشههای جدید را نیز از جمله موارد قابل مطرح بیان میکنند.
بههرحال میتوان با سرمایهگذاری در این صنعت و رفع مشکلات این قشر گاهی مهم در اشتغال و شکوفایی اقتصادی استان و افزایش صادرات داشت. صادراتی که محصولی غیرنفتی محسوب شده و در کشورهای اروپایی مورد استقبال قرار میگیرد و زینتبخش خانههای آنان است. هرچند که قالیبافان در حسرت مفروش شدن خانههایشان با دسترنجهای خود هستند، حسرتی که قصهای طولانی با علامتهای سؤال و تعجب فراوان دارد؟!
انتهای خبر/